فرهامفرهام، تا این لحظه: 13 سال و 30 روز سن داره

فرهام............مرد کوچک خانه ما...

مادر بودن چطور چیزی است؟

1391/11/5 12:15
نویسنده : مامان فرهام
233 بازدید
اشتراک گذاری

مادر بودن چطور چیزی است؟

اين را  يكي از دوستانم كه براي بچه دار شدن هنوز هم مردد است چند وقت پيش مي پرسيد

سوال سختي بود ، حس خاصي به سراغم آمد ، اولش كمي غرغر كردم و بعد كه خالي شدم از محاسنش گفتم ، از حس ناب مادري از لذتي وصف ناشدني  و از حال و هوايي كه با هيچ چيز دنيا قابل قياس نيست

بيچاره دوستم ، حسابي گيج شده بود ، فكر كنم با خودش مي گفت اين بنده خدا ديوانه شده ، اما ديوانگي دقيقا همان چيزي بود كه ساعتها حرف زدم اما نتوانستم واژه اي برايش پيدا كنم ...

دلم مي خواست به دوستم بگويم كه مادر بودن چيزي جز ديوانگي نيست ، ديوانگي بي قيد و شرط ، غمگيني اما لبخند مي زني ، ترسيده اي اما به او اميد مي دهي ، شكسته اي اما سرسختانه به روي خود نمي آوري ، خسته اي اما ...

مادر بودن يعني بودن ، حضور هميشگي ، پيماني ناگسستني ، ايمان ، ايمان به فرزند

مادر بودن يعني اينكه حق نداري حتي لحظه اي هم فكر كني كه آيا اين بچه استحقاق اينهمه فداكاري و گذشت را دارد يا نه ، مادر بودن يعني سپاس ، شكر يعني نجواي با پروردگار كه خداوندا سپاس از اينكه مرا لايق اين نام دانستي اما اين كافي نيست ، چرا كه من مادر بودن را باتمام ابعادش و براي هميشه و تا ابد مي خواهم ....

بله دوست من مادر بودن ديوانگي است ، چرا كه از تو موجود ديگري مي سازد كه حتي خودت هم او را نمي شناسي ، مادر بودن تورا وادار مي كند تا بزرگ شوي ، اشتباه نكني ، بيانديشي ، بخواني ، بداني ، بپروري و در عين حال اعتماد كني ، به تواناييهايش ، به عقايدش ، افكارش ، آرزوهايش ، خواسته هايش و از همه مهمتر به سلايقش 

شانه هايت تكيه گاه ابديش است و قلبت آرامگاه دلتنگيهايش ، اما هرگز اجازه نداري حتي لحظه اي به تواناييهايش شك كني  ، به او كافر شوي ، كنارش نباشي

اينست حكايت مادر بودن ، تمامي ندارد ، حتي وقتي نباشي ......................

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

saba
5 بهمن 91 12:20
سلام.وبلاگ واقعا زیبایی دارید من وارد کننده برچسب های دیواری(دکوراسیون منزل) هستم لطفا به وبلاگ من سر بزنید ونظر خود را بگویید واگر مایل بودید تبادل لینک کنیم با تشکر http://dewall.blogfa.com/
خاله زهرا
7 بهمن 91 16:28
مادرم را هیچ وقت ندیدم که پرواز کند؛ زیرا به پایش؛ من را بسته بود؛ پدرم را؛ و همه ی زندگیش را ...
سمیرا،مامان آریامهر
29 بهمن 91 10:55
سلام عزیزم آریامهر توی مسابقه ی زیبایی شرکت کرده و برای برنده شدن به رای همه نیاز داره . اینم آدرس وبلاگ http://shahrekhatere.niniweblog.com/post10.php لطفا بهش رای بدین . آریامهر عبداله زاده کد 509
مینا
10 اسفند 91 12:54
سلام وبلاگ شما را دیدم قالب ومطالب قشنگی داشت بزای افزایش بازدید وبلاگت میتونی به آدرس زیر ثبتش کنی به امید سر افرازی همه بچه های ایران http://www.pesmal.net