یک عمل کوچولو
بالاخره بعد از کلی ترس و دلواپسی دل رو به دریا زدیم و روز یکشنبه دوازدهم تیر ماه فرهام رو برای ختنه پیش دکتر قربانپور بردیم ، فقط خدا می دونه که اونروز ما چی کشیدیم و بعدش فرهام چجوری گریه می کرد. اما خوب، به خیر و خوشی تموم شد وچند روزی هم خونه مامان جون موندیم تا فرهامی خوب خوب شد شب آخر هم واسش یک جشن کوچولو ترتیب دادیم .... الهی که مبارکت باشه پسرم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی